نقش پیشینه مسیحی در فهم قصه قرآنی «خفتگان غار»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.

چکیده

هدف: در مقام فهم قصه قرآنی اصحاب کهف، گاه وجوه مختلف رخ می‌نماید و فهمنده قرآن برای انتخاب وجه واحد، محتاج شواهد یاریگر است. در این راستا، پیشینه مسیحی قصه «خفتگان غار» می‌تواند در خدمت فهم حکایت قرآن درآید.
روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله، مقایسه متن قرآن با یک متن پیشا قرآنی و مسیحی است. هنگام مراجعه به منابع پیشا قرآنی برای فهم قرآن، با این سوال مواجه می‌شویم که مبنای این مراجعه چیست و چرا باید چنین ارجاعی پذیرفته شود؟ در پاسخ، می‌توان گفت: از دیدگاه مؤمنان به قرآن، گوینده قرآن همان گوینده تورات، مزامیر و انجیل است، زیرا همه این کتاب‌ها توسط خداوند بر پیامبرانش نازل شده‌اند.
 یافته‌ها: پیشینه مسیحی قصه اصحاب کهف مؤید آن است که در حکایت قرآن، «الرقیم» به معنای «نوشته حک‌شده بر لوح» است. تعبیر «ازکى طعاماً» بر «طعام قربانی ناشده برای خدایان باطل» دلالت می‌کند. فعل «لِیَعْلَمُوا» به مردمان شهر اصحاب کهف باز می‌گردد. اختلاف‌کنندگان در شمار اصحاب کهف، مسیحیان بودند و مطابق مفهوم مخالف «رَجْماً بِالْغَیْب»، ساکنان غار، هفت تن بوده‌اند. بررسی این مواضع پنجگانه، از نقش‌آفرینی پیشینه مسیحی قصه «خفتگان غار» در فهم آیات قرآن پرده بر می‌دارد. از سوی دیگر، گاه قرینه حاصل از پیشینه مسیحی قصه با ظواهر قرآنی همخوانی ندارد، چنانکه تعیین مصداق «قیام» و «تنازع» در دو تعبیر «إذْ قَامُوا» و «إذْ یَتَنَازَعُون»، دو نمونه از این موضوع است..
نتیجه‌گیری: در فهم داستان قرآنی اصحاب کهف، گاه وجوه مختلف پدیدار می‌شود و مفسر قرآن برای انتخاب وجه واحد، به شواهد تقویت‌کننده نیاز دارد. در این راستا، پیشینه مسیحی داستان اصحاب کهف می‌تواند به فهم روایت قرآنی مدد رساند. با این حال، مفسر قرآن برای بهره‌مندی از زمینه‌های تاریخی، باید در کنار همخوانی‌ها، به ناهمخوانی‌ها نیز توجه کند. برای مثال، یکی از تفاوت‌ها در این موضوع، آن است که قرآن در داستان اصحاب کهف به پادشاه اشاره نمی‌کند، ولی در پیشینه مسیحی، پادشاه نقشی محوری دارد، زیرا مکه پادشاه نداشت و نیازی به تأکید بر نقش پادشاه در روایت قرآنی نبود.  از سوی دیگر، پیامبر اسلام در دوره مکی با قوم مشرک خود مواجه بود. قرآن در داستان اصحاب کهف، نقش قوم مشرک را برجسته می‌کند تا به مشرکان قریش اشاره کند. بنابراین، فهمنده قرآن برای بهره‌گیری از پیشینه تاریخی در فهم قصه قرآنیِ «خفتگان غار»، نیازمند آن است که به نحو همزمان به همخوانی‌ها و ناهمخوانی‌ها و به پیوست‌ها و گسست‌ها توجه کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Role of Christian Background in Understanding the Quranic Story of the "Companions of the Cave"

نویسنده [English]

  • RUHALLAH NAJAFI
Associate Professor, Department of Quranic Sciences and Hadith, Faculty of Literature and Humanities, Kharazmi University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

To understand the Quranic story of the Companions of the Cave, different aspects sometimes emerge necessary to be known and selected. Thus, Quranic interpreters need enough evidence to choose a specific aspect. In this regard, the Christian background of the "Companions of the Cave" story can serve to understand the narrative. According to the findings of the present research, the Christian background of the story confirms that in the Quranic narrative, "al-Raqim" means "inscription engraved on a tablet". The expression "azka ta'aman" indicates "food not sacrificed to false gods". The verb "li-ya'lamu" refers to the people of the city of the Companions of the Cave. The disputants about the number of the Companions of the Cave were Christians, and, according to the contrary concept of "rajman bil-ghayb", the inhabitants of the cave were seven. Examining these five points reveals the role of knowing the Christian background of the "Companions of the Cave" story in understanding the verses of the Quran. On the other hand, sometimes certain aspects of this Christian background do not match the apparent meaning of the Quranic verses. The concepts "standing" and "disputing" in the two expressions "idh qamu" and "idh yatanaza'un" are the examples of this mismatch.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Companions of the Cave
  • Understanding the Quran
  • Story
  • Background of the story
  • Christian story
قرآن کریم.
ابن جُزّی، ابوالقاسم محمد بن احمد. (1415). التسهیل لعلوم التنزیل. تحقیق: محمد سالم هاشم، دار الکتب العلمیة.
ابن­ جوزی، ابوالفرج عبدالرحمان بن علی. (1422)؛ زاد المسیر فی علم التفسیر. تحقیق: عبدالرزاق المهدی، دار الکتاب العربی.
ابن ­عاشور، محمد طاهر بن محمد. (1984). التحریر و التنویر. الدار التونسیة.
ابن ­عطیه، ابومحمد عبدالحق بن غالب. (1413). المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز. تحقیق: عبدالسلام عبدالشافی محمد، دار الکتب العلمیة.
ابن منظور، محمد بن مکرم. (2011). لسان العرب. دار صادر.
بیضاوی، ابو سعید عبد الله بن عمر. (بی‌تا).  أنوار التنزیل و أسرار التأویل. دار الفکر.
زمخشری، محمود بن عمر. (1429). الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل. دار الکتاب العربی.
شوکانی، محمد بن علی. (1414). فتح القدیر. دار ابن کثیر.
عهد جدید. (1387). ترجمه: پیروز سیار، نشر نی.
فخر رازی، محمد بن عمر. (1420). مفاتیح الغیب: التفسیر الکبیر. دار إحیاء التراث العربی.
فراء، ابوزکریاء یحیی بن زیاد. (بی‌تا) معانی القرآن. دار المصریة.
قیسی، مکی بن ابی طالب. (1429). الهدایة الی بلوغ النهایة فی علم معانی القرآن و تفسیره. جامعة الشارقة.
ماوردی، ابوالحسن علی بن محمد. (بی‌تا). تفسیر الماوردی: النکت والعیون. دار الکتب العلمیة.
نحاس، ابوجعفر احمد بن محمد. (1409). معانی القرآن. تحقیق: محمدعلی صابونی، جامعة ام القری.
مقاتل بن سلیمان. (1424). تفسیر مقاتل بن سلیمان. تحقیق: احمد فرید، دار الکتب العلمیة.
هاشمی رفسنجانی، ‏اکبر و جمعی از محققان. (1379). تفسیر راهنما. انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
یحیى بن سلام. (1425). تفسیر یحیى بن سلام. تحقیق: هند شلبی، دار الکتب العلمیة.