ریشه‌شناسی واژه قرآنی «تسبیح» و تبیین ارتباط آن با ماده «سبح»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، تهران: ایران

2 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، تهران: ایران

3 استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، تهران: ایران

10.30512/kq.2022.18899.3495

چکیده

مفهوم تسبیح یکی از پرکاربردترین مفاهیم قرآنی و یکی از مهم‌ترین اذکار در نزد مسلمانان است که هر صبح و شام، چه در نماز و چه در اوقات دیگر، بر زبان‌ها جاری می‌شود. پرسش اصلی در این مقاله که نگارنده به دنبال یافتن پاسخ آن خواهد بود، آن است که چه ارتباطی میان تسبیح در معنای ستایش کردن، با ماده ثلاثی آن، یعنی سبح، به معنای گسترش یا شناگری وجود دارد؟ ارتباطی که لغت‌شناسان و مفسران متقدم درباره آن سکوت کرده و متأخران نیز پاسخ درخوری بدان نداده‌اند. برای این منظور از رویکرد معناشناسی تاریخی و روش ریشه‌شناسی در زبان‌های سامی بهره گرفته شده و مراحل تحول معنایی ماده سبح و چگونگی ساخت مفهوم تسبیح از آن بر این اساس روشن شده است. آنچه به‌عنوان نتیجه به دست آمد، آن است که ماده سبح، در ابتدا به معنای «گستردن» بوده است. سپس، از آن معنای «ارتقاء، شکوه و جلال» ساخته شده و در نهایت، معنای «با شکوه دانستن» یا «ستایش» در باب تفعیل ساخت یافته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Etymology of the Quranic Word "tasbiḥ" and Explaining the Relation of it to the Root SBḤ

نویسندگان [English]

  • mohammad hosein Akhavan tabasi 1
  • Nosrat Nilsaz 2
  • Nahla Gharavi Naeeni 3
1 Doctoral student of Quran and Hadith Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran: Iran.
2 Associate Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran: Iran
3 Department of Quran and Hadith Studies, Tarbiat Modares University, Tehran: Iran
چکیده [English]

مفهوم تسبیح، یکی از مهمترین اذکار در نزد مسلمانان است و در قرآن کریم و فرهنگ اسلامی، بسیار به آن توجه شده و هر صبح و شام، چه در وقت عبادت و چه اوقات دیگر، ورد زبان مسلمانان گشته است. تسبیح با آنکه از ماده ثلاثی سبح ساخت یافته، اما تاکنون تبیینی ریشه‌شناختی از ارتباط آن با ماده سبح ارائه نشده است. این نگاشته بنا دارد با استفاده از روش ریشه‌شناسی، ابتدا معانی ماده سبح و واژه تسبیح را در زبان‌های سامی کشف کرده، سپس بر اساس رویکرد معناشناسی تاریخی، مراحل تطور این واژه را تبیین نماید. در پایان این پژوهش به این نتیجه دست یافت که ماده سبح ابتدا به معنای «گستردن» بوده، سپس از آن معنای «ارتقا، شکوه و جلال» ساخته شده، و در نهایت معنای «با شکوه دانستن» یا «ستایش» در باب تفعیل ساخت یافته است.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Holy Quran
  • Tasbiḥ
  • the Root SBḤ
  • Etymology
  • Semitic Languages
  1. ـ قرآن کریم.

    1. ابن‌اثیر، مبارک بن محمد (1376). النهایة فی غریب الحدیث و الأثر. قم: اسماعیلیان.
    2. ابن سیده، علی ‌بن اسماعیل (1421). المحکم و المحیط الأعظم. به‌کوشش عبدالحمید هنداوی، بیروت: دارالکتب العلمیة.
    3. ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید (1418). سنن الحافظ أبى عبدالله محمد بن یزید القزوینی‏. بیروت: دار الجیل.
    4. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414). لسان العرب. بیروت: دار صادر.
    5. ابوعبیده، معمر بن مثنی (1381). مجاز القرآن. قاهره: مکتبة الخانجی.
    6. احمد بن حنبل (1416). مسند الإمام احمد بن حنبل. بیروت: مؤسسة الرسالة.
    7. ازهری، محمد بن احمد (1421). تهذیب اللغة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    8. پاکتچی، احمد (1399). کاوشی تاریخی در معانی ماده قرآنی «أنث» با رویکرد مسیرشناسی ساخت. پژوهش‌های زبان‌شناختی قرآن، شماره 17، صص 1-14.
    9. جفری، آرتور (1372). واژه‌های دخیل در قرآن مجید. ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران: انتشارات توس.
    10. جوهری، اسماعیل بن حماد (1376). الصحاح. به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت: دارالعلم للملایین.
    11. حاجی‌اسماعیلی، محمدرضا (1391). بازخوانی اندیشه تفسیری مفسران پیرامون تسبیح به حمد در قرآن. لسان صدق، شماره 3، صص18-38.
    12. حسینی طهرانی، هاشم (1364). علوم العربیة. تهران: نشر مفید.
    13. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1374). مفردات الفاظ القرآن. تهران: مرتضوی.
    14. زمخشری، محمود بن عمر (1979). اساس البلاغة. بیروت: دار صادر.
    15. سیاح، احمد (1348). فرهنگ جامع عربی ـ فارسی. تهران: کتابفروشی اسلام.
    16. شیرزاد، محمدحسن (1393). مفهوم ربا در قرآن کریم مبتنی بر روش‌های معناشناسی ساختگرا و نقشگرا. پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن، دانشگاه امام صادق (ع).
    17. صنعانی، عبدالرزاق ‌بن همام (1411). تفسیر القرآن العزیز. بیروت: دارالمعرفة.
    18. طبری، محمد بن جریر (1412). جامع البیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دارالمعرفة.
    19. طریحی، فخر الدین بن محمدعلی (1375). مجمع البحرین. تهران: نشر مرتضوی.
    20. عبدالباقی، محمد فؤاد (1364). المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم. قاهره: دارالکتب المصریۀ.
    21. فخر رازی، محمد بن عمر (1420). مفاتیح الغیب. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    22. فراهیدی، خلیل بن احمد (1409). کتاب العین؛ قم: نشر هجرت.
    23. قمی، علی ‌بن ابراهیم (1376). تفسیر القمی. به کوشش طیب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب.
    24. مجلسی، محمدباقر (1403). بحار الأنوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    25. مسلم، ابن حجاج نیشابوری (1412). صحیح مسلم. به‌کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره: دار الحدیث.
    26. مصطفوی، حسن (1430). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. بیروت: دارالکتب العلمیة.
    27. معین، امر الله؛ بیادار، هنگامه؛ ابوالحسنی، فاطمه (1394). تسبیح موجودات غیر ذی‌ شعور از دیدگاه قرآن. پژوهشنامه معارف قرآنی، شماره 18، صص7-34.
    28. مقاتل بن سلیمان (1423). تفسیر مقاتل بن سلیمان. به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت: دار احیاء التراث.
    29. Beeston A. F. L. & Others (1982). Sabaic Dictionary. YAR, University of Sanna.
    30. Bell, Richard (1926). The Origin of Islam in Christian Environment. London: Macmillan and Co. Limited.
    31. Black, Jeremy & others (2000). A Concise Dictionary of Akkadian. Wiesbaden: Harrassowitz Verlag.
    32. Brun, S. J. (1895). Dictionarium Syriaco-Latinum. Beryti Phoeniciorum.
    33. Cook, Stanley (1898). A Glossary of the Aramaic Inscriptions. Cambridge University Press.
    34. Costaz, Louis (2002). Dictionarie Syriaque-Francais/Syriac-English Dictionary. Beirut: Dar El-Machreq.
    35. Dolgopolsky, Aharon (2008). Nostratic Dictionary. McDonald Institute for Archaeological Research.
    36. Drower, E.S. & Macuch, R. (1963). A Mandaic Dictionary. London: Oxford University Press.
    37. Gesenius, William (1939). A Hebrew and English Lexicon of the Old Testament. ed. F.A. Brown, London: Oxford.
    38. Horovitz, Joseph (1925). Jewish Proper Names and Derivatives in the Koran. in the Hebrew Union College Annual, ii. Cincinnati.
    39. Jastrow, Marcus (1903). A Dictionary of the Targumim. (Volume 2). London/ New York.
    40. Jeffery, Arthur (1938). The Forign Vocabulary of the Qur’an. Baroda: Oriental Institute.
    41. Jennings, William (1926). Lexicon to the Syriac New Testament (Peshitta). Oxford: Clarendon Press.
    42. Joosten, Jan (1926). The Functions of the Semitic D stem: Biblical Hebrew Materials for a Comparative-Historical Approach. Orientalia, Vol. 67, No. 2, pp. 202-230.
    43. Leslau, Wolf (1987). Comparative Dictionary of Ge’ez (Class. Ethiopic). Wiesbaden: Harrassowitz.
    44. Liddell, H. G. & R. Scott (1996). A Greek-English Lexicon. ed. H.S. Jones & R. McKenzie. Oxford: Clarendon.
    45. Lipinski, Edward (1997). Semitic Languages: Outline of a Comparative Grammar. Leuven: Peeters.
    46. Mingana, A. (1927). Syriac Influence on the Style of the Kur'an. in Rylands Bulletin.
    47. Orel, Vladimir & Stolbova, Olga (1995). Hamito-Semitic Etymological Dictionary. Leiden: Brill.
    48. Payne Smith, R. (1957). A Compendious Syriac Dictionary. Oxford: Clarendon Press.
    49. Schwally, Friedrich (1893). Idioticon des christlich-palestinischen Aramaisch. Giessen.
    50. Sokoloff, Michael (1992). A Dictionary of Jewish Palestinian Aramaic of the Byzantine Period. Bar Ilan University Press.
    51. Sokoloff, Michael (2009). A Syriac Lexicon (A Translation from the Latin, Correction, Expansion, and Update of C. Brockelmann’s Lexicon Syriacum). Eisenbrauns & Gorgias Press.
    52. Gelb, Ignace, and Others (1998). The Assyrian Dictionary. Chicago: the Oriental Institute.