تحلیل مصداقی ـ ‌انتقادی «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» در آیه ۱۴۸ سوره نساء با رویکرد اجتماعی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه حضرت معصومه(س)، قم، ایران.

10.30512/kq.2024.20653.3754

چکیده

هدف: این تحقیق با هدف تحلیل مصداقی و انتقادی آیه ۱۴۸ سوره نساء یعنی «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا» در زمینه تظلم‌خواهی انجام شده است. این آیه به مظلوم اجازه می‌دهد تا دادخواهی کند و ظلمی را که به او شده است افشا کند. این تحقیق می‌کوشد تا مصادیقی چون دشنام و نفرین که از سوی برخی مفسران در تظلم‌خواهی با استناد بدین آیه، روا دانسته شده را مورد بررسی انتقادی قرار دهد و نشان دهد که این برداشت با آیات دیگر قرآن و سیره پیشوایان دینی سازگار نیست.
روش پژوهش: این تحقیق با استفاده از روش تحلیل و نقد انجام شده است. بدین ترتیب که دیدگاههای موجود در باب مصادیق عبارت  «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» را بررسی و با کمک‌گرفتن از سیاق آیه، روایات تفسیری و آیات دیگر قرآن، آنها را  تحلیل و نقد کرده  و در تحلیل و نقد کوشیده است تمام ادله صاحبنظران مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
یافته‌ها: یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که مصادیقی چون دشنام و نفرین برای عبارت «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ»، با آیات دیگر قرآن و سیره پیشوایان دینی تعارض دارد. همچنین وجه اظهار مصادیق غلط آن است که این عبارت با «قول سوء» یکسان دانسته شده است حال آنکه اگر مراد قرآن چنین یکسانی‌ای بود، از عبارت ساده قول سوء استفاده می­کرد؛‌ پس باید به تفاوت دو تعبیر دقت کرد. یافته تحقیق حاضر آن است که مراد از «سوء»، خود ظلم است و مراد آن است که برای مظلوم جایز است و او می‌تواند ظلم رفته بر خود را افشا کند. این اجازه هرگز شامل ناسزاگویی و دشنام نیست.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این تحقیق، وجهی برای جواز انواع ناسزاگویی در مطالبات تظلم‌خواهانه باقی نمی‌ماند. بنابراین، در تظلم‌خواهی باید از مصادیق ناسزاگویی پرهیز کرد و به افشای ظلم و طلب حق خود بسنده کرد. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A critical and case-based analysis of verse 148 of surah An-Nisa «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» from a social perspective

نویسنده [English]

  • Ensiyeh Asgari
Professor, Department of Qu'ran and Hadith Studies, Hazrat-e-Masoumeh University, Qom, Iran.
چکیده [English]

The Quran has outlined the proper method of verbal communication in various situations. Verse 148 of Surah An-Nisa is one such instance, where it condemns the public uttering of evil words, yet it permits it for those who have been wronged. Relying on this verse, some individuals consider certain forms of verbal abuse permissible in seeking redress. However, this deviant interpretation of the verse creates an environment conducive to social harms. Therefore, this study has undertaken a critical and case-based analysis of the mentioned expression with a social approach to criticize and analyze the proposed instances and identify those that align with the intended wisdom of seeking redress.
The findings of this research, conducted through analysis and criticism, indicate that cases such as cursing and swearing contradict other Quranic verses and the conduct of religious leaders. These instances also fail to achieve the logical and rational benefits expected from seeking redress, which is for the wronged to attain their rights. However, considering the context of the verse, interpretive hadiths, and Quranic applications of evil and injustice, the term "evil" refers to the injustice itself. The verse intends to say that, if an injustice occurs, it is permissible for the wronged to expose it. Based on this meaning, there remains no justification for various forms of verbal abuse, such as cursing and swearing, to seek redress, whether individually or collectively. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Verse 148 of Surah Al-Nisa
  • Verbal abuse
  • Seeking redress
  • Social demands
  • Social interpretation
ـ قرآن کریم.ترجمه محمدمهدی فولادوند. (۱۴۱۸). دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).
ـ نهج البلاغة. گردآورنده: سید رضی، محمد بن حسین. (1980)، تحقیق: صبحی صالح، دار الکتاب اللبنانی.
ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله. (بی‌تا). شرح نهج البلاغة. مکتبة آیت الله العظمی مرعشی نجفی.
ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (1419). تفسیر القرآن العظیم.‌ مکتبة نزار مصطفی الباز.
ابن درید، محمد بن حسن. (1988). جمهرة اللغة.‌ دار العلم للملایین.
ابن عاشور، محمد طاهر. (1420). تفسیر التحریر و التنویر. ‌مؤسسة التاریخ العربی.
ابن فارس، احمد. (1404). معجم مقاییس اللغة. تحقیق: عبد السلام محمد هارون، مکتبة الاعلام الإسلامی.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر. (1419). تفسیر القرآن العظیم. دار الکتب العلمیة.
اراکی، محمدعلی. (1413). المکاسب المحرمة. مؤسسه در راه حق.
ازهری، محمد بن احمد. (1421). تهذیب اللغة. دار إحیاء التراث العربی.
اسلامی، سیدحسن. (1389). اخلاق مخالفت. هفت آسمان، 12(3)، پیاپی: 47، 49-78.
ایروانی نجفی، علی بن عبد الحسین. (1384). حاشیة المکاسب. کیا.
باقری، احمد و صادقی، مجتبی. (1392). قصاص کلامی، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، ۵(۱)، پیاپی: 8، 35-56. https://doi.org/10.22075/feqh.2017.1894
بغوی، حسین بن مسعود. (1420). تفسیر البغوى المسمى معالم التنزیل‏، دار إحیاء ‌التراث العربی.
بهبهانی، سروناز. (1388). آسیب­شناسی رواج فرهنگ ناسزاگویی در جامعه: فحش باد هوا نیست. نشریه گزارش، 18(3)، پیاپی: 209، 49-50.
جصاص، احمد بن ­على. (1405). احکام القرآن. دار إحیاء التراث العربی.
جمل، سلیمان بن عمر. (1427). الفتوحات الإلهیة بتوضیح تفسیر الجلالین للدقایق الخفیة. منشورات محمد علی بیضون.
جوادی آملی، عبدالله. (1394). تفسیر تسنیم.‌ ‌اسراء.
جوهری، اسماعیل بن حماد. (1376). الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة. تصحیح: احمد عبدالغفور عطار، دارالعلم للملایین.
حوی، سعید (1424). الأساس فی التفسیر. ‌دار السلام.
خویی، سید ابو القاسم. (1368). أجود التقریرات. کتابفروشی مصطفوی.
دروزه، محمد عزت. (1421). التفسیر الحدیث. دار الغرب الاسلامی.
ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد. (1427). ‌سیر أعلام النبلاء‌. دار الحدیث.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1412). مفردات الفاظ القرآن. دار القلم.
رشید رضا، محمد. (1414). تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار. دار المعرفة.
زمخشری، محمود بن ­عمر. (1979).‌ أساس البلاغة.‌ دار صادر.
سید قطب، ابراهیم. (1425). فى ظلال القرآن. دار الشروق.
سیوطی، عبد الرحمن بن ابی بکر. (1421). الإتقان فی علوم القرآن. دار الکتاب العربی.
صاحب بن عباد، اسماعیل. (1414). المحیط فی اللغة.‌ تصحیح: محمدحسن آل یاسین، عالم الکتاب.
صدوق، محمد بن علی. (1362). الخصال. تصحیح: علی­اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی.
صدوق، محمد بن علی. (1376). الأمالی. تهران: کتابچی.
طباطبایی، سید محمد حسین. (1390). المیزان فی تفسیر القرآن. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
طبرسی، فضل بن حسن. (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ‌ناصرخسرو.
طبری، محمد بن جریر. (1412). جامع البیان فى تفسیر القرآن. دار المعرفة.
طوسی، محمد بن حسن. (بی‌تا). التبیان فی تفسیر القرآن. دار إحیاء التراث العربی.
طیب، عبد الحسین. (1369).أطیب البیان فی تفسیر القرآن. اسلام.
عیاشی، محمد بن مسعود. (1380).‌ تفسیر العیاشی. تحقیق: سیدهاشم رسولی، مکتبة العلمیة الاسلامیة.
فخر رازی، محمد بن عمر. (1420). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). دار ‌احیاء التراث العربی.
فراهیدی، خلیل بن احمد. (1409). العین. هجرت.
فضل الله، محمد حسین. (1419). من وحى القرآن. دار الملاک.
قرشی بنابی، علی اکبر. (1371). قاموس قرآن. دار الکتب الاسلامیة.
کریمی، محمدکاظم. (1397). فحاشی، ره­توشه راهیان نور (ویژه رمضان)، 19(۱۵۶)، 141-150.
کلینى، محمد بن یعقوب. (1407).‌ الکافی. چ4، اسلامیة.
مجلسی، محمدباقر. (1403). بحار الأنوار. دار إحیاء التراث العربی.
مراغى، احمد مصطفى. (بی‌تا). تفسیر المراغى. دار الفکر.
مروارید، مهدی. (1402).  درس گفتار. سایت:  http://eshia.ir/feqh/archive/text/Morvarid/tafsir/89/890714/Default.htm [تاریخ مراجعه: ۲۰/ ۴/ ۱۴۰۲]
مغنیه، محمد جواد. (1424). التفسیر الکاشف. دار الکتاب الإسلامی.
مفید، محمد بن محمد. (1413).‌ المقنعة. ‌کنگره جهانی هزاره شیخ مفید.
مقاتل بن سلیمان. (1423). تفسیر مقاتل بن سلیمان. تحقیق: عبدالله محمود شحاته، دار إحیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر. (1371). تفسیر نمونه. دار الکتب الاسلامیة.
موسوی سبزواری، سید عبد الأعلی. (1389). مهذب الأحکام فی بیان حلال و الحرام. دار التفسیر.
موسوی سبزواری، سید عبد الأعلی. (1409). مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن. چ2. دفتر آیت‌ الله العظمى السبزوارى.
موسی­پور، ابراهیم. (1389). فرهنگ دینی در زبان و نشانه‌شناسی روزانه مردم ایرانیان در دوران صفوی‌ـ‌ قاجاری. تاریخ و تمدن اسلامی، ۶(۱)، پیاپی: 11، 131-165.
نجفی، محمد حسن. (1362). جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام.‌ تحقیق: محمود قوچانی، چ7. دار إحیاء‌ التراث العربی.
یزدی، محمد (1415). فقه القرآن. ‌مؤسسه اسماعیلیان.