علی محمد میرجلیلی؛ احمد زارع زردینی؛ عباس زارع بیدکی
چکیده
یکی از نکات مهم در حوزه مباحث سیاسی و اجـتماعی، بررسی رابطه بین «دین» و «سیاست» است و در این باره، نظرات گوناگونی از تباین تا تلازم مطرح شده است. نوع تعریف از دین و تحدید و توسعه دامنه دخالت ...
بیشتر
یکی از نکات مهم در حوزه مباحث سیاسی و اجـتماعی، بررسی رابطه بین «دین» و «سیاست» است و در این باره، نظرات گوناگونی از تباین تا تلازم مطرح شده است. نوع تعریف از دین و تحدید و توسعه دامنه دخالت آن در اجتماع، در بررسی این مهم نقش اساسی دارد. در نگاه قرآن و سنت، میان دین اسلام و برپایی حکومت، تلازم وجود دارد و این تلازم در آرای علامه طباطبایی به عنوان یک مفسر شیعی و سید قطب به عنوان یک مفسر اهل سنت، قابل رؤیت است. در این مقاله که به روش تحلیلیـ تطبیقی تدوین شده، پس از تعریف دین، حکومت و سیاست، این تلازم به اثبات رسیده است. با بیان نظرات دو مفسر، اشتراک نظر آن دو در تعریف دین و دامنه دخالت آن در اجتماع و نیز تمایز نظر آن دو در نوع تبیین رابطه نیازمندی بین دین و سیاست روشن میگردد.نتایج مقایسه نشان میدهد که هر دو مفسر، معتقد به تعریف حداکثری از دین و ابتنایش بر فطرت و تأثیر و تأثر بین آن و نظام اجتماعی و سیاسی هستند با این تمایز که علامه در صدد تبیین نیازمندی اجتماع برای متعالی شدن به دین است؛ و در مقابل، سید قطب در صدد بیان نیاز دین برای بقا و جلوه نمایی حداکثری به حضور اجتماعی و دخالت و مدیریت در جامعه است. علاوه بر آن، به رغم اشتراکهایی در بحث حاکمیّت و حکومت، بین ایشان در مورد تعیین حاکم سیاسی اسلامی تفاوت وجود دارد، از اینرو، دو دیدگاه تبار متفاوتی دارند.